بازنشستگان حداقل‌بگیر چه کسانی هستند؟

بازنشستگان حداقل‌بگیر چه کسانی هستند؟
0

بازنشستگان حداقل‌بگیر چه کسانی هستند؟، در ایران بیش از ۵ میلیون نفر بازنشسته سازمان تأمین اجتماعی زندگی می‌کنند که حدود ۶۵ تا ۷۰ درصد آن‌ها «حداقل‌بگیر» هستند؛ یعنی مستمری‌شان برابر یا بسیار نزدیک به حداقل حقوق مصوب همان سال است. این گروه بزرگ‌ترین و در عین حال محروم‌ترین قشر جامعه بازنشستگی کشور را تشکیل می‌دهند. بسیاری از آن‌ها با ۲۰، ۳۰ و حتی ۳۵ سال سابقه کار سخت، امروز با دریافتی زیر خط فقر یا در بهترین حالت روی خط فقر زندگی می‌کنند.

این وضعیت نه تنها نتیجه تورم افسارگسیخته دهه اخیر، بلکه حاصل دهه‌ها سیاست‌گذاری نادرست در محاسبه مستمری، ضعف نظارت بر پرداخت حق بیمه واقعی، بدهی سنگین دولت به تأمین اجتماعی و اجرا نشدن کامل قوانین متناسب‌سازی است. در این مقاله به‌طور جامع به این پرسش پاسخ می‌دهیم که دقیقاً چه کسانی حداقل‌بگیر شده‌اند، چرا این تعداد این‌قدر زیاد است، با چه مشکلاتی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و چه راه‌حل‌هایی برای خروج آن‌ها از این بحران وجود دارد.

بازنشستگان حداقل‌بگیر چه کسانی هستند؟

بازنشستگان حداقل‌بگیر (یا همان «حداقل‌بگیران تأمین اجتماعی») به گروهی از بازنشستگان سازمان تأمین اجتماعی گفته می‌شود که مستمری ماهانه آن‌ها برابر یا بسیار نزدیک به حداقل حقوق مصوب همان سال است. در حال حاضر (سال ۱۴۰۴) حداقل مستمری بازنشستگی تأمین اجتماعی حدود ۱۰ تا ۱۱ میلیون تومان (بسته به داشتن همسر و فرزند) است، اما بخش بزرگی از بازنشستگان هنوز کمتر از این مبلغ یا دقیقاً در سطح حداقل حقوق دریافت می‌کنند.

این گروه بزرگ‌ترین جامعه بازنشستگان تأمین اجتماعی را تشکیل می‌دهند (حدود ۶۵ تا ۷۰ درصد کل بازنشستگان تأمین اجتماعی).

چه کسانی جزو حداقل‌بگیران هستند؟

به طور کلی افرادی که یکی یا چند مورد از شرایط زیر را داشته باشند، معمولاً حداقل‌بگیر می‌شوند:

  • سابقه بیمه‌پردازی کم: کمتر از ۲۰ تا ۲۵ سال سابقه پرداخت حق بیمه (بسیاری با ۱۰ تا ۲۰ سال سابقه بازنشسته شده‌اند).
  • دستمزد مبنای بیمه پایین در سال‌های آخر خدمت: حقوق ماهانه‌ای که در دو سال آخر بیمه‌پردازی ثبت شده بسیار پایین بوده (مثلاً نزدیک به حداقل حقوق همان سال‌ها).
  • بازنشستگی پیش از موعد: استفاده از قوانین بازنشستگی پیش از موعد (مثل مشاغل سخت و زیان‌آور، جانبازی، قانون ۴۴ مادران و…) بدون داشتن ۳۰ سال سابقه یا دستمزد بالا.
  • بازنشستگی با قانون حداقل حقوق: افرادی که حتی با ۳۰ یا ۳۵ سال سابقه، میانگین دستمزدشان آن‌قدر پایین بوده که مستمری‌شان به حداقل حقوق می‌رسد.
  • افراد تحت پوشش قانون «حداقل مستمری»: طبق ماده ۱۱۱ قانون تأمین اجتماعی، اگر مستمری محاسبه‌شده کمتر از حداقل حقوق مصوب باشد، تا سطح حداقل حقوق افزایش می‌یابد؛ بنابراین این افراد هم جزو حداقل‌بگیران محسوب می‌شوند.
  • بازنشستگان قبل از سال ۱۳۸۸–۱۳۹۰: بسیاری از کسانی که قبل از اصلاحات حقوق و دستمزد دهه ۹۰ بازنشسته شده‌اند، به دلیل پایین بودن دستمزدهای مبنای آن سال‌ها، الان حداقل‌بگیر هستند.

دسته‌بندی اصلی حداقل‌بگیران تأمین اجتماعی

  1. کارگران ساده و غیرماهر که همیشه نزدیک حداقل حقوق وزارت کار بیمه شده‌اند.
  2. کارگران فصلی، پاره‌وقت و پروژه‌ای که سابقه بیمه کامل ندارند.
  3. زنان خانه‌دار یا شاغلین بخش خصوصی که با حداقل حقوق بیمه شده‌اند.
  4. کارگران ساختمانی، رانندگان، قالی‌بافان و مشاغل سخت که اغلب با حداقل حقوق یا کمتر بیمه می‌شدند.
  5. بازنشستگان پیش از موعد مشاغل سخت و زیان‌آور (با ۲۰ سال سابقه متوالی یا ۲۵ سال متناوب).
  6. مادرانی که با قانون کاهش سن (۹۰ روز به ازای هر فرزند) بازنشسته شده‌اند و سابقه و دستمزد پایینی دارند.
  7. جانبازان و ایثارگرانی که با شرایط خاص و سابقه کم بازنشسته شده‌اند.
  8. افرادی که سوابق بیمه خویش‌فرما یا اختیاری با نرخ پایین پرداخت کرده‌اند.

وضعیت فعلی (سال ۱۴۰۴)

  • حدود ۲٫۵ تا ۳ میلیون نفر از مجموع ۵ میلیون بازنشسته تأمین اجتماعی حداقل‌بگیر هستند.
  • بسیاری از این افراد با وجود ۳۰ سال سابقه، به دلیل پایین بودن دستمزد مبنا، فقط حداقل حقوق را می‌گیرند.
  • مشکل اصلی آن‌ها «همسان‌سازی ناکافی» و «عدم اجرای کامل متناسب‌سازی» در سال‌های اخیر است که باعث شده فاصله‌شان با بازنشستگان کشوری و لشکری بسیار زیاد شود.

در نتیجه، حداقل‌بگیران عمدتاً کارگرانی هستند که در طول دوران اشتغال خود حقوق پایینی دریافت کرده‌اند، سابقه کامل ندارند یا از قوانین بازنشستگی زودهنگام استفاده کرده‌اند و اکنون با مستمری بسیار پایین زندگی می‌کنند. این گروه بزرگ‌ترین و محروم‌ترین قشر بازنشستگان کشور را تشکیل می‌دهند.

مشکلات معیشتی و ریشه‌های عمیق فقر در میان حداقل‌بگیران تأمین اجتماعی

بازنشستگان حداقل‌بگیر، با وجود سال‌ها کار سخت و پرداخت حق بیمه، امروزه در تنگنای شدید معیشتی به سر می‌برند. مستمری‌ای که دریافت می‌کنند حتی با احتساب مزایای جانبی (حق عائله‌مندی و اولاد) کفاف هزینه‌های اولیه زندگی یک خانوار سه‌نفره را نمی‌دهد. این وضعیت تنها نتیجه تورم اخیر نیست؛ بلکه ریشه در ساختار ناعادلانه محاسبه مستمری، ضعف طولانی‌مدت نظارت بر پرداخت حق بیمه واقعی و سیاست‌های ناکافی همسان‌سازی دارد.

تورم مزمن و فرسایش قدرت خرید

در دهه ۹۰ و به‌ویژه از سال ۱۳۹۷ به بعد، نرخ تورم رسمی هیچ‌گاه زیر ۳۵ درصد نیامد و در برخی سال‌ها به بیش از ۵۰ درصد رسید. در مقابل، افزایش مستمری حداقل‌بگیران تأمین اجتماعی همیشه کمتر از نرخ تورم واقعی بوده است. نتیجه این شده که یک بازنشسته‌ای که در سال ۱۳۹۸ حدود ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان مستمری می‌گرفت، امروز با وجود افزایش اسمی به حدود ۱۰-۱۱ میلیون تومان، قدرت خریدش تقریباً به نصف کاهش یافته است. هزینه اجاره مسکن در شهرهای بزرگ گاهی بیش از ۶۰ درصد همین مستمری را می‌بلعد و باقی‌مانده برای خوراک، درمان و حمل‌ونقل کافی نیست.

بدهی سنگین دولت به تأمین اجتماعی؛ عامل اصلی توقف متناسب‌سازی

یکی از مهم‌ترین دلایل وضعیت کنونی، بدهی انباشته بیش از ۶۵۰ هزار میلیارد تومانی دولت‌های مختلف به سازمان تأمین اجتماعی است. دولت هر سال مکلف است حق بیمه سهم خود (کارفرمایی) را برای حدود ۴۴ میلیون نفر بیمه‌شده پرداخت کند، اما این پرداخت‌ها یا انجام نمی‌شود یا با تأخیر چندساله و با اوراق بدهی بی‌محل تسویه می‌گردد. این کمبود منابع باعث شده سازمان نتواند متناسب‌سازی واقعی و پایدار انجام دهد و هر سال تنها افزایشی اندک و نزدیک به حداقل مصوب شورایعالی کار اعمال کند.

نابرابری فاحش با بازنشستگان کشوری و لشکری

در حالی که حداقل‌بگیر تأمین اجتماعی در سال ۱۴۰۴ حدود ۱۰/۵ میلیون تومان دریافت می‌کند، یک کارمند بازنشسته دولت با همین سابقه (۳۰ سال) به‌طور متوسط بیش از ۱۸ تا ۲۲ میلیون تومان مستمری می‌گیرد. این فاصله ناشی از اجرای کامل‌تر قانون مدیریت خدمات کشوری و پرداخت منظم منابع متناسب‌سازی از بودجه عمومی است؛ منابعی که برای تأمین اجتماعی وجود ندارد. این نابرابری، احساس تبعیض عمیقی در میان کارگران بازنشسته ایجاد کرده و اعتراضات گسترده‌ای را به دنبال داشته است.

هزینه‌های سنگین درمان و نبود پوشش کافی

بسیاری از حداقل‌بگیران به دلیل ماهیت شغلی سابق (کارگری، ساختمانی، رانندگی و…) دچار بیماری‌های مزمن اسکلتی-عضلانی، تنفسی و قلبی هستند. با این حال، فرانشیز درمانی، هزینه داروهای گران‌قیمت و خدمات دندانپزشکی و توانبخشی فشار سنگینی بر بودجه خانوار وارد می‌کند. دفترچه تأمین اجتماعی در سال‌های اخیر به دلیل کمبود منابع بیمارستان‌های خصوصی را تقریباً کنار گذاشته و صف‌های طولانی در مراکز ملکی، این قشر را وادار به پرداخت هزینه‌های آزاد کرده است.

راهکارهای پیشنهادی برای خروج حداقل‌بگیران از بحران معیشتی

برای حل ریشه‌ای مشکل حداقل‌بگیران، نمی‌توان تنها به افزایش سالانه مستمری اکتفا کرد. مجموعه‌ای از اصلاحات ساختاری، قانونی و اجرایی لازم است تا این بزرگ‌ترین قشر بازنشستگی کشور از فقر مطلق خارج شود. برخی از این راهکارها در سال‌های اخیر مطرح شده اما به دلایل سیاسی و بودجه‌ای متوقف مانده‌اند.

اجرای کامل و پایدار متناسب‌سازی مستمری‌ها

مطابق ماده ۹۶ قانون تأمین اجتماعی، مستمری باید متناسب با هزینه زندگی افزایش یابد، نه صرفاً بر اساس حداقل دستمزد شورایعالی کار. در عمل، این ماده سال‌هاست اجرا نمی‌شود. کارشناسان پیشنهاد می‌دهند حداقل ۵۰ هزار میلیارد تومان در بودجه سالانه برای متناسب‌سازی واقعی اختصاص یابد و این افزایش به صورت پلکانی و بیشتر برای سطوح پایین مستمری اعمال شود تا فاصله طبقاتی میان بازنشستگان کاهش یابد.

وصول مطالبات سازمان از دولت و کارفرمایان بزرگ

دولت باید بدهی ۶۵۰ هزار میلیارد تومانی خود را با واگذاری سهام شرکت‌های سودده یا پرداخت نقدی تسویه کند. همچنین، کارفرمایان متخلف که سال‌ها حق بیمه کارکنان را با حداقل حقوق پرداخت کرده‌اند (در حالی که حقوق واقعی بسیار بالاتر بوده) باید جریمه شوند و مابه‌التفاوت حق بیمه آن‌ها وصول گردد. این منابع می‌تواند مستقیماً صرف افزایش مستمری حداقل‌بگیران شود.

اصلاح فرمول محاسبه مستمری و احتساب دستمزد واقعی

یکی از پیشنهادهای جدی، تغییر مبنای محاسبه مستمری از «دو سال آخر» به «پنج سال آخر» یا «تمام سوابق» با اعمال ضریب سالانه است. این تغییر باعث می‌شود کارگرانی که در دهه‌های گذشته حقوق پایینی داشته‌اند اما در سال‌های آخر افزایش حقوق قابل توجهی دریافت کرده‌اند، مستمری عادلانه‌تری بگیرند. همچنین، الزام کارفرمایان به پرداخت حق بیمه بر مبنای دستمزد واقعی (نه حداقل) با نظارت هوشمند سامانه‌های آنلاین می‌تواند جلوی حداقل‌بگیر شدن نسل بعدی را بگیرد.

ایجاد صندوق ویژه حمایت از حداقل‌بگیران

برخی تشکل‌های بازنشستگی پیشنهاد تأسیس «صندوق جبران حداقل‌بگیران» را داده‌اند که منابع آن از مالیات بر سود سپرده‌های کلان، مالیات بر خانه‌های خالی و لوکس، عوارض سیگار و الکل و بخشی از درآمدهای معدنی تأمین شود. این صندوق می‌تواند مکمل مستمری تأمین اجتماعی باشد و به افرادی که مستمری زیر خط فقر مطلق دریافت می‌کنند، کمک معیشتی مستقیم پرداخت کند.

گسترش خدمات رفاهی غیرنقدی

در کنار افزایش نقدی مستمری، ارائه بسته‌های حمایتی مانند تخفیف ۵۰ درصدی حمل‌ونقل عمومی، یارانه دارو و درمان تخصصی، واگذاری مسکن استیجاری با اجاره بسیار پایین و سهمیه بن خرید از تعاونی‌های خاص می‌تواند فشار معیشتی را به شکل قابل توجهی کاهش دهد. تجربه موفق صندوق بازنشستگی کشوری در ارائه این خدمات نشان می‌دهد که این راهکارها کاملاً قابل اجراست.

تا زمانی که این اصلاحات ساختاری انجام نشود، هر سال تنها شاهد تکرار چرخه اعتراض، وعده و افزایش اندک مستمری خواهیم بود و میلیون‌ها بازنشسته کارگری همچنان در زیر خط فقر باقی خواهند ماند.

پرسش‌های متداول درباره بازنشستگان حداقل‌بگیر

  • حداقل‌بگیر تأمین اجتماعی یعنی چه؟

بازنشسته‌ای که مستمری ماهانه‌اش برابر یا بسیار نزدیک به حداقل حقوق مصوب شورایعالی کار در همان سال است (در سال ۱۴۰۴ حدود ۱۰ تا ۱۱ میلیون تومان با عائله‌مندی).

  • چند درصد بازنشستگان تأمین اجتماعی حداقل‌بگیر هستند؟

حدود ۶۵ تا ۷۰ درصد از کل بازنشستگان تأمین اجتماعی (بیش از ۲٫۵ تا ۳ میلیون نفر).

  • چرا با ۳۰ سال سابقه بازنشسته‌ای حداقل‌بگیر می‌شود؟

چون میانگین دستمزد مبنای بیمه او (به‌ویژه دو سال آخر) بسیار پایین بوده و طبق ماده ۱۱۱ قانون تأمین اجتماعی، مستمری‌اش تا سطح حداقل حقوق افزایش یافته است.

  • آیا بازنشستگان پیش از موعد هم حداقل‌بگیر هستند؟

بله، اکثر کسانی که با مشاغل سخت و زیان‌آور، قانون مادران، جانبازی یا سایر قوانین پیش از موعد و با سابقه زیر ۳۰ سال بازنشسته شده‌اند، حداقل‌بگیر می‌شوند.

ممنون که تا پایان مقاله”بازنشستگان حداقل‌بگیر چه کسانی هستند؟“همراه ما بودید


بیشتر بخوانید:

اشتراک گذاری

Profile Picture
نوشته شده توسط:

زهرا مرادی

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *