مدیر سابق کاردانو: تنها از طریق همکاری جهانی میتوان امنیت رمزنگاری را تأمین کرد
به گزارش مالی3، بیشتر مردم در ایالات متحده باور دارند که بومی سازی رمزارزها مهمترین مورد در بحث درباره داراییهای دیجیتال است. با این حال، جری اسپاراکیسکاتوس، که سابقهی کاری در شرکت Cardano دارد، نظرات احتیاطیتری دارد و به این نکته توجه میکند که قضاوت در مورد اولویتبندی ارزهای رمزپایه شده باید با دقت صورت گیرد.
بحث در ایالات متحده در مورد انبار داری دیجیتال به سمت استفاده از ارزهای رمزنگاری شده در مرزهای کشور روند پیدا کرده است. به عبارت دیگر، استفاده از ارزهای دیجیتال محبوب شده است. اما، جری Spraciskatos، کارکنونی که در گذشته COO Cardano بوده و در حال حاضر در شرکت Apex Fusion فعالیت میکند، بر این باور است که تمرکز بر ارزهای رمزنگاری شده باید گسترده تر انجام شود و فناوری blockchain به عنوان یک تکنولوژی برتر و جهانی مورد توجه قرار گیرد.
فراگیسکاتو معتقد است که این اهمیت به خصوص دارد زیرا دولت ترامپ به فعالیتهای خود برای ایجاد یک دارایی دیجیتال ملی تمایل دارد. او تأکید دارد که هرچند توجه به نوآوری داخلی مهم است، اما به خصوص برای زیرساختهای دیجیتال استراتژیک، تکنولوژی بلاکچین جهانی بسیار حیاتی است.
تأثیرگذارترین مشارکتهای منبع باز از تیمهای توزیع شده و بدون پایگاه متمرکز، طبق اظهارات این فرد، بسیار مهم هستند. او بیان کرده است که ارزیابی داراییهای دیجیتال باید بر اساس ویژگیهایی مانند امنیت، عدم تمرکز، طراحی اقتصادی و انعطاف پذیری انجام شود نه این که این داراییها از کجا مشتق میشوند. مقایسهای که او به پروتکل کنترل انتقال/پروتکل اینترنت (TCP/IP) انجام داده است، نشان میدهد که باید به اثربخشی تکیه کرد و نه به محل مبداء داراییها. TCP/IP استانداردی جهانی است که بدون توجه به محل فیزیکی ساخته شده است و این ایده را تأیید میکند که اثربخشی باید در آخرین مرحله اندازهگیری شود.
کارآفرینان رمزنگاری مستقر در ایالات متحده به نمای ظریف، سابق COO Cardano، با رویکرد به ظاهر حمایت گرایانه، فشار وارد کردهاند. آنها معتقدند که دولت آمریکا از رویکرد دوم و حمایتی نشانه میدهد. این موضوع پس از انتشار یک پست از سوی رئیس جمهور سابق آمریکا، دونالد ترامپ که ADA، XRP و Solana را در ابتدای ارزهای رمزنگاری شده با داراییهای دیجیتالی موجود معرفی کرد، تاکید شده است.
گنجاندن ADA در انبار دارایی دیجیتال
در تاریخ 6 مارس، دولت ترامپ یک دستور اجرایی امضا کرد که مصرح کرد دارایی های دیجیتال آمریکا شامل ارزهای رمزنگاری شده مانند بیتکوین نیستند بلکه دارایی های دیجیتالی که توسط دولت از بین رفتهاند هستند. این اقدام نشان میدهد که دولت ترامپ به رسمیت شناختن داراییهای دیجیتالی موجود و فراوان که ممکن است دولت را فریب دهند، بدون توجه به منشأ آنها میپردازد. این اقدام به عنوان یک رویکرد عملی دولت ترامپ در این زمینه مطرح شده است.
با آرگومانهای ارایه شده توسط جری Sprakiskatos برای ارزیابی داراییها، او معتقد است که ایالات متحده به دلیل تمرکز زیاد بر مرزهای جغرافیایی، خطر از دست دادن “فناوری بهتر” یعنی Blockchain در دنیای جهانی را به سرعت رو به رشدی روبرو است.
در حال بررسی احتمال ورود ADA به انبار دیجیتال، Trakiskatos تصریح کرد که این اقدام میتواند به پلتفرم Cardano اعتبار قابل توجهی بخشد. او به این نکته اشاره کرد که اغلب انتقادهایی نسبت به سایر سیستمهای بلاکچین وجود دارد. او تصور کرد که این تصمیم میتواند تکاملی برای ارزیابی نهادهای عمومی در مورد داراییهای دیجیتال نشان دهد، و نشان از تغییراتی در این زمینه است.
این تصمیم نشان میدهد که نحوه ارزیابی داراییهای دیجیتالی تکامل یافته است و اکنون به جای انتخاب بر اساس تنها بازار یا محبوبیت، به جوانب صدا و استفاده از معماری و تراز مراقبت میکند. این امر میتواند به تدوین یک برنامه گستردهتر و مفیدتر برای پروتکلها کمک کند، نه تنها با توجه به ویژگیهای مالی آنها.
COO سابق Cardano در پاسخ به سؤالات مربوط به اخبار Bitcoin.com، افکار خود را در مورد دلایلی که باعث بحث و گریز از قابلیت همکاری با بلاکچین شده، اشتراک گذاشته است. وی به وجود موانع فنی در انتقال ایمن و قابل اعتماد ارزش و دادهها در زنجیرههای مختلف اشاره کرده و توضیح میدهد که دلیل اصلی این موانع میتواند باشد که چرا چشمانداز بلاکچین هنوز تا حد زیادی قطعهقطعه و پراکنده است.
با ادعای Trakiskatos که در مشکل دیگر ذکر شده است، یک تفکر اصلی درباره وابستگی بین لایههای تسویه حساب و لایههای کاربردی ارائه میشود. او به وضوح بیان میکند که در برخی سیستمها مانند اتریوم، ارزش اغلب به سمت شبکهها و لایههای دوم یا سایدچینها حرکت میکند و به این ترتیب از لایه پایه جدا میشود که با کم شدن ارتباط مستقیم با کاربرد، منجر به تکه تکه شدن و نشت میشود. این وضعیت ممکن است باعث ایجاد “استفاده ناتمام و نقص عملکرد” شود زیرا زنجیره ای که امنیت را فراهم میکند، تراکنشهای مرتبط با فعالیت اقتصادی را به طور کامل ضبط نمیکند.
فراگیسکاتوس، یکی از افراد مهمی که در Apex Fusion شرکت میکند، به این نتیجه رسیده است که همکاری واقعی نیازمند به توجه به ارزشهای مشترک است. او از این مطمئن شده است که امکانات اساسی، در حالی که ارتباط یکپارچه و امن زنجیره را فراهم میکنند، همچنان قوی باقی میمانند.
معماری چند فدرال فدرال به این معنی است که دولت مرکزی و دولتهای منطقهای یا فدرال که در کشور مشترک فعالیت میکنند، بر اساس یک قانون اساسی توزیع و تقسیم کارها، قدرتها و مسئولیتها را میان خود تقسیم میکنند. این مدل معماری معمولا در کشورهایی که دارای رژیم فدرالیته هستند مورد استفاده قرار میگیرد. این نوع از معماری برای تقویت دولت محلی و تصمیمگیریهای محلی به هر یک از اراضی کشور کمک میکند و از ترکیب اختیارات مرکزی و محلی جهت تعادل در تصمیمگیریهای کشور استفاده میکند.
یک راه حل blockchain به نام معماری چند فدرال فدرال ایجاد شده است که برخی از موانعی که توسط Fragiskatos شناسایی شده بودند را برطرف می کند. در این معماری، شبکههای blockchain مستقل و متنوعی وجود دارند که با یکدیگر به صورت هماهنگ و آسان در ارتباط هستند. این شبکهها میتوانند توسط یک فدراسیون یا کنسرسیوم افراد مشارکتکننده مدیریت و همکاری کنند. این معماری قدرت و انعطاف بیشتری به شبکههای blockchain میبخشد تا بتوانند بهتر در معاملات و ارتباطات خود عمل کنند.
به عبارت ساده تر و کامل تر این متن را میتوان به صورت زیر بازنویسی کرد:
به جای اینکه شبکههای بلاکچین، برای رقابت یا کپی کردن یکدیگر تلاش کنند، آنها در یک مدل فدرال همکاری عمل میکنند که امنیت و انسجام را حفظ میکند.
در اینجا تمرکز اصلی بر هدف است. به جای قرار دادن توجه بر تعامل با شبکه های موجود، طراحی فدرال آن را از صفر شروع میکند و سامان میدهد.
از خوبیهای مهم که به شبکههای بلاکچین تعلق دارد، میتوان به افزایش قابلیت همکاری بین زنجیرها اشاره کرد که ممکن است باعث آغاز فصل جدید رشد وب3 شود. برای توسعهدهندگان، این به این معناست که آنها دیگر نیازی ندارند یک زنجیره خاص را انتخاب کنند و به محدودیتهای آن تن بدهند.
به جای این، آنها میتوانند برنامههایی طراحی کنند که بر اساس نقاط قوت اکوسیستمهای مختلف ساخته شوند؛ از جمله استفاده از هویت قوی، ایجاد قراردادهای هوشمند و تشکیل نقدینگی.
همکاری blockchain به این معنا است که تجربه افراد با استفاده از این تکنولوژی، روانتر و راهبردیتر باشد؛ به طوری که نیاز به استفاده از کیف پول، مواجهه با مشکلات کمتری در معاملات و داشتن گزینههای بیشتری برای کاربران ارائه شود. برای بخش کسب و کارها، این پدیده، پتانسیل رشد و بلوغ وب3 را نشان میدهد. به جای استفاده از “جزایر” آزمایشی و آیتمهای آماده، وب3 میتواند به عنوان یک سیستمعامل قابل مقیاس و ماژولار برای همه زیرساختهای دیجیتال عمل کند.
نظرات کاربران